به گزارش
پایگاه 598، در میانه تقلاها و دورهگردیهای مقامات دولت دونالد ترامپ برای به کرسی نشاندن موضع یکجانبه این کشور در قبال محدودیتهای تسلیحاتی ایران و حالا فعال کردن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، سرویس جهانی «بیبیسی» در گزارشی مبسوط به قلم «مارک ولر»، استاد قوانین بینالملل به آنچه تاکنون در این خصوص گذشته پرداخته و نتیجه تلاشهای ضد ایرانی آمریکا را بررسی کرده است.
چرا توافق ایران اهمیت دارد؟
در مقدمه این گزارش در خصوص اهمیت توافق هستهای ایران گفته شده که این توافق نتیجه مذاکرات پیچیده به رهبری آمریکا در برهه زمانی چندین ماهه بوده که طبق آن در ازای خودداری ایران از دستیابی به سلاح هستهای و پذیرش راستیآزمایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شورای امنیت سازمان ملل همه تحریمهای گذشته علیه ایران را لغو کرد و مجموعه تحریمهای محدود تازهای را علیه تهران اعمال کرد که در صورت متعهد بودن ایران به طور خودکار در سه مرحله حذف میشوند.
بنابر این گزارش، اولین بخش تحریمهای شورای امنیت در ارتباط با خرید و فروش سلاحهای متعارف چند هفته دیگر منقضی خواهد شد. محدودیتهای مرتبط با موشکهای بالستیک تا ۲۰۲۳ ادامه دارد و محدودیتهای باقیمانده در ارتباط با نقل و انتقالات هستهای ۱۰ سال بعد از انعقاد توافق هستهای (سال ۲۰۲۵) با ادامه راستیآزماییهای آژانس، منقضی میشود.
ماجرا از کجا آغاز شد؟
در ادامه این گزارش، به اتهامزنیهای آمریکا علیه ایران در خصوص مسائل منطقه اشاره شده که واشنگتن از آن به عنوان دستاویزی برای توجیه خروج یکجانبه خود از توافق هستهای ایران استفاده کرد. در کنار آن، آمریکا همچنین مدعی شد که ایران برنامهای هستهای را دنبال میکند که میتواند رژیم منع اشاعه جهانی را به خطر بیندازد.
با این ادعاها، آمریکا مجموعه تحریمهای جامع و یکجانبه خود را بار دیگر علیه ایران اعمال و شروع کرد به تهدید شرکتهای کشورهای ثالث با اقدامات تنبیهی در صورت عدم تبعیت آنها از تحریمها. به نوشته بیبیسی، ایران در واکنش، اقدامات آمریکا را نقض اساسی توافق خواند، اما به تعهدات خود ذیل برجام متعهد ماند و گفت که روند حل اختلاف را به کار گرفته است.
به نوشته بیبیسی، اما با گذشت یکسال از تلاشهای بیحاصل ایران برای حل اختلافات، تهران در سال ۲۰۱۹ روند «کاهش تعهدات» را در پاسخ به اقدام آمریکا آغاز کرد که به طور خاص افزایش تولید اورانیوم فراتر از محدوده تعیین شده بخشی از این روند بوده است.
در ادامه این گزارش همچنین به آزمایش "وسایل نقلیه فضایی" از سوی ایران اشاره و این ادعا مطرح شده که بسیاری این آزمایشات را پرتابهای آزمایشی پوششی برای آزمایش موشکهای با قابلیت حمل کلاهک هستهای میدانند. در این گزارش همچنین ادعا شده که محدودیتهای نقل و انتقال تسلیحات متعارف هم از سوی ایران نقض شده است.
پاسخ اعضای دیگر برجام چه بوده است؟
به نوشته بیبیسی، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین به عنوان طرفهای دیگر برجام تلاش متعادلکنندهای را در مقابل زیانهای وارد شده به ایران به دلیل تحریمهای آمریکا به کار گرفتند تا تهران را در این توافق نگه دارند.
با این حال، در ماه ژانویه کشورهای اروپایی هم بعد از آن که ایران (به دلیل اقدامات آمریکا و نتیجه عملی نداشتن تلاشهای اروپا) به کاهش تعهدات برجامی دست زد، سازوکار حل و فصل اختلافات را فعال کردند. چین و روسیه اما همچنان طرف ایران را گرفتند و اعلام کردند خروج یکجانبه آمریکا نقض اساسی توافق بوده است.
جایگاه قانونی توافق هستهای ایران چیست؟
رسانه انگلیسی در پاسخ به این سوال مینویسد: برجام توافقی سیاسی است و بسیاری میگویند به خودی خود معاهدهای تحت حاکمیت قوانین بینالمللی نیست. دلیل آنهم نگرانیهای ایران درباره حاکمیت خود با توجه به چشمپوشی صریح و دائمی از سلاحهای اتمی بوده است. به علاوه، دولت اوباما قادر به انعقاد معاهده الزامآور با توجه به مشکلات تصویب در سنا، نبوده است. اما این به آن معنا نیست که این توافق به لحاظ قانونی بیتاثیر است.
در ادامه این بخش آمده است: در درجه اول، اصل حسن نیت ایجاب میکند که کشورها برخلاف تعهدات خود عمل نکنند، حتی اگر توافق از نظر قانونی کاملاً لازمالاجرا نباشد؛ و دیگر این که این توافق مورد تایید قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل با اشاره به ماده ۲۵ منشور این سازمان قرار گرفت که کشورها را ملزم به پیروی از تصمیمات شورای امنیت میکند. مقررات مرتبط با لغو و اعمال تحریم به صراحت تحت مقررات اجرایی اجباری فصل هفتم منشور سازمان ملل تصویب شده است.
اسنپبک چیست؟
به نوشته بیبیسی، قوانین بینالملل توافقات لازمالاجرا را میسر میکند اما در اجرای آنها ضعیف است. در این مورد، این نقص با حیلهگری آمریکا معکوس شده است. آمریکا که قادر به انعقاد پیمانی لازمالجرا نبوده، بر روی سازوکار اجرایی بسیار قدرتمند تعهدات ایران خواه کاملاً الزامآور و خواه غیر، اصرار ورزید؛ مشکل این است که در صورت لغو تحریمهای جامع و به محض رخ دان آن، تصمیم جدیدی در شورای امنیت برای وضع تحریمهای جدید در صورت عدم تعهد ایران، لازم میشود.
بنابر این مطلب، همین مسئله برای تمدید تحریمهای اعمال شده تحت قطعنامه ۲۲۳۱ فراتر از بندهای غروب آفتاب مرتبط با آنها، لازم میشود. آمریکا میدانست که بعد از جنجال بر سر آنچه "قطعنامه دوم" درباره عراق قبل از حمله سال ۲۰۰۳ خوانده میشد، امکان دارد سایر کشورها چنین اقدامی را وتو کنند؛ بنابراین، ایالات متحده تلاش کرد این عدم تعادل قدرت را از طریق مقررات اسنپبک معکوس کند.
اسنپبک چطور عمل میکند؟
بعد از فعال کردن سازوکار حل اختلاف، یک «کشور مشارکتکننده» در توافق میتواند ادعای «عدم عملکرد قابل توجه» از سوی ایران را مطرح کند. بعد از ۳۰ روز، چنین ادعایی به بازگشت خودکار همه تحریمهای سازمان ملل به همان شکلی که قبل از برجام وجود داشتند، بازمیگردد، مگر این که شورای امنیت قطعنامهای را تصویب کند که این اثر را به حالت تعلیق درآورد.
اگر هیچ یک از اعضای شورای امنیت چنین قطعنامه تعلیقی را ظرف ۱۰ روز پیشنهاد نکند، رئیس شورای امنیت باید آن را مطرح کند. در آن صورت هم، آمریکا میتواند به راحتی چنین پیشنویسی را وتو کند و باز هم تحریمها به طور خودکار بازخواهند گشت. به نوشته بیبیسی، این باعث میشود که نتیجه دلخواه آمریکا یعنی پایان توافق هستهای ایران محقق شود.
روند تا کجا پیش رفته است؟
اوایل ماه آگوست، آمریکا با ارائه قطعنامهای تمدید محدودیت تحریم تسلیحاتی ایران که پاییز امسال منقضی میشود را به مدت نامحدود خواستار شد. بنابر این مطلب، این اقدام به تنهایی نشان میدهد که شاید آمریکا درباره استدلال خود در خصوص اسنپبک تردید داشته است.
با این وجود وقتی این پیشنهاد در رایگیری شورای امنیت با مخالفت اکثریت مواجه شد، «مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا به طور رسمی به روند اسنپبک استناد کرد.
پاسخ شورای امنیت چه بود؟
سایر اعضای شورای امنیت در پی اقدام آمریکا فوراً در پیامی به رئیس این شورا اعلام کردند که آمریکا از توافق هستهای خارج شده و بنابراین نمیتواند به روند اسنپبک استناد کند. این دیدگاه از سوی همه اعضای شورای امنیت بجز جمهوری دومینیکن که موضع آمریکا را منعکس کرده، مورد حمایت قرار گرفت.
بعد از آن رئیس شورای امنیت اعلام کرد با توجه به اکثریت نظرات ابراز شده در این خصوص، او خود را در جایگاهی نمیبیند که بخواهد اقدامات بیشتری را در ارتباط با درخواست آمریکا انجام دهد.
موضع طرفین چیست؟
بنابر مطلب بیبیسی، آمریکا و ایران هر یک استدلالهای حقوقی زیادی را در حمایت از موضع خود ارائه کردهاند. آمریکا ادعا میکند که توافق را نقض نکرده زیرا به لحاظ قانونی الزامآور نیست. استدلال دیگر آمریکا این است که پاراگراف ۱۰ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت از آمریکا به عنوان یک کشور «مشارکتکننده» در برجام نام میبرد.
به ادعای واشنگتن، این تعریف، از مشارکت واقعی در توافق مستقل است. بنابراین آمریکا وضعیت مشارکتکننده بودن حتی بعد از خروج از توافق را حفظ کرده و طبق آن میتواند روند اسنپبک را فعال کند. واشنگتن مدعی است تعهدات مندرج در توافق هستهای از مقررات اسنپبک در قطعنامه شورای امنیت کاملاً مجزا هستند.
در طرف دیگر، سایر کشورهای حاضر در توافق استدلال میکنند که آمریکا نمیتواند به اسنپبک به دلیل خروج از توافق و محسوب نشدن به عنوان عضوی از آن استناد کند. نماینده روسیه در سازمان ملل در رد ادعای آمریکا به این مثل استناد کرد که نمیتوان «کیک را خورد و در عین حال آن را داشت».
حق با چه طرفی است؟
نگارنده این مطلب، پاسخ به این سوال را با استناد به اظهارات مقامات آمریکایی این طور بیان میکند: زمانی که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا از توافق خارج میشد، صراحتاً تصمیم گرفت که به مشارکت ایالات متحده در این توافق پایان دهد. این عبارت که از سوی وزیر خارجه آمریکا هم تکرار شد، استدلال درباره این که آمریکا همچنان مشارکتکننده در برجام است آنهم فقط با هدف بازگرداندن تحریمها را دشوار میکند. «جان بولتون» مشاور وقت امنیت ملی آمریکا به هنگام خروج این کشور از توافق هم میگوید این نظر به لحاظ قانونی درست نیست، مانند همان چیزی که سایر اعضا و اتحادیه اروپا میگویند.
بنابر این گزارش، موضع رئیس شورای امنیت هم که بدون شک بر اساس مشاوره قانونی بوده همین دیدگاه را تایید میکند. به علاوه این که تلاش فریبکارانه آمریکا برای جدا کردن تعریف «کشور مشارکتکننده» از این پرسش که کدام کشورها واقعاً در توافق مشارکت دارند، کارایی ندارد.
دیگر این که واضح است که توافق هستهای و سازوکار اسنپبک مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ با هم مرتبط هستند و این قطعنامه تنها برای تقویت توافق وجود دارد. ارتباط مذکور را همچنین این واقعیت که کشورهایی که به دنبال فعال کردن اسنپبک هستند ابتدا باید روند حل و فصل را به عنوان بخشی از توافق مورد بحث قرار دهند، تایید میکند؛ زیرا این رویه تنها در دسترس کشورهایی است که واقعاً در توافق مشارکت دارند.
به نوشته بیبیسی، نتیجه این مباحث این است که آمریکا خود را از سازوکار اسنپبک محروم کرده؛ نتیجهای که با منطق مقررات مربوطه مطابقت دارد: اسنپبک طراحی شد تا یکپارچگی برجام را تضمین کند، نه به عنوان ابزاری برای ایجاد اختلال و نابودی آن مورد استفاده قرار بگیرد.
آیا آمریکا میتوانست از این فرجام جلوگیری کند؟
به ادعای بیبیسی، از قضا اگر آمریکا طبق قوانین مذاکره شده از سوی دولت اوباما پیش میرفت، میتوانست به اهدافش برسد و بجای این که از توافق به عنوان عضوی از برجام در سال ۲۰۱۸ خارج شود، میتوانست ادعای عدم تعهد جدی ایران را مطرح کند و وارد تلاشهای حل اختلاف شود و بعد از آن اسنپبک را بدون آن که عضویتش محل بحث باشد، فعال کند.
بعد از آنهم آمریکا میتوانست از توافق استعفا دهد و در نتیجه آن، تحریمهای جامع سازمان ملل علیه ایران برای مدت نامحدود بازمیگشت. نگارنده در ادامه میگوید این دیدگاه، نظر جان بولتون که گفته بود دولت آمریکا احمقانه عمل میکند را تایید میکند.
در ادامه چه خواهد شد؟
یک دستیار سابق دبیرکل سازمان ملل در امور قانونی گفته که شورای امنیت احتمالاً به راحتی از پذیرش پیشنهاد اسنپبک در دستور کار خود، سر باز بزند. به احتمال قویتر، شورای امنیت اقدام آمریکا در فعالسازی را به رسمیت نخواهد شناخت و همان استدلال را که این کشور دیگر از چنین جایگاهی برخوردار نیست مطرح خواهد کرد. با این وجود، بیبیسی، نگرانی واقعی را در ارتباط با کاهش تعهدات ایران میداند و مینویسد در صورتی که راهحلی دیپلماتیک در چند ماه آینده یافت نشود، کل توافق هستهای با یا بدون اسنپبک در خطر نابودی قرار خواهد گرفت.